شرلوک هولمز نام یک کاراگاه خصوصی و شخصیتی داستانی است که(بر اساس داستانها) در اواخر قرن ۱۹ و آغاز قرن ۲۰ فعالیت میکرده است. شخصیت داستانی شرلوک هولمز نخستین بار در سال ۱۸۸۷م توسط نویسنده و پزشک اسکاتلندی سر آرتور کانن دویل ساخته و پرداخته شد و در کتابها مطرح شد.
نام او را در ترجمههای فارسی اغلب «شرلوک هولمز» یا «شرلوک هلمز» نوشتهاند. کریم امامی، مترجم برجسته و مترجم «ماجراهای شرلوک هولمز؛ کارآگاه خصوصی»، ضبط صحیح نام وی در زبان فارسی را «شِرلاک هومز» ذکر کردهاست. [۱]
معروفیت هولمز به خاطر قدرت استثایی او در مشاهده جزئیات و استنتاج منطقی بر اساس آن است، قدرتی که وی را بدون شک معروفترین کارآگاه تخیلی جهان و یکی از مشهورترین مخلوقات داستانی همه اعصار ساختهاست و علاوه بر همراه همیشگی او «دکتر واتسن» و ماموران اسکاتلندیارد خواننده را نیز به حیرت وا میدارد.
شرلوک هولمز، در داستان «اتود در قرمز لاکی» با واتسن آشنا میشود و هر دو باهم، در خانهای به شماره پلاک ۲۲۱ب واقع در خیابان «بیکر»، ساکن میشوند. بیشتر داستانهای شرلوک هولمز، از زبان دکتر واتسن، بازگو میشوند و نویسنده از شیوه مقابله کردن هوش و ذکاوت تیز هولمز در برابر قوه هوش ضعیفتر واتسن ، بهره جسته و به این طریق برتری فکری کارآگاه مشهور را بهتر نشان میدهد.
کارآگاه «لسترید(یا لستراد)» و «گرگسن» از اسکاتلندیارد، هرگاه راه اشتباهی را، در حل مسائل میروند به شرلوک هولمز مراجعه میکنند و معمولا او مسیر درست را به آنان نشان میدهد.
بزرگترین دشمن او پروفسور جیمز موریارتی شریر بود که به دست هولمز نابود شد.
سر آرتور كنان دویل رمان نویس و نمایشنامه نویس اسكاتلندی در 22 مه 1859 در ادیمبورگ متولد شد. او به خانواده ای كاتولیك كه در اصل نورمان بودند تعلق داشت. نزد یسوعیان به تحصیل پرداخت و پس از آنكه در سال 1881 دكترای خود را در رشته پزشكی اخذ كرد با عنوان پزشك كشتی در دریاهای قطب شمال و افریقا به سفر پرداخت.
تحت تأثیر امیل گابوریو نویسنده فرانسوی، شروع به نوشتن كتاب های پلیسی كرد. در سال 1887 طرح سرخ را نوشت و با آنكه منافع این كتاب از مبلغ ناچیز بیست و پنج لیره تجاوز نكرد او ترغیب شد كه به ادبیات روی بیاورد و در پایان طبابت را به طور قطع كنار بگذارد و قلم را برگزیند.
پس از آن به خلق رمان های پلیسی دیگری دست زدكه مشهور ترین آنها سلسله آثاری بود كه در آنها شرلوك هولمز، شخصیت ابداعی كنان دویل،در قالب كاراگاهی خصوصی، روی می نمود.مشهور است كه دویل این شخصیت را با الهام از الیور وندل هلمز پزشك امریكایی كه به نویسندگی هم می پرداخت آفریده است.
شرلوك هلمز چنان مورد توجه قرار گرفت كه كنان دویل تشویق شد او را به روی صحنه تئاتر هم بكشاند و ویلیام جیلت هنرپیشه عهده دار نقش او شد.سینما هم به شرحی كه بعدا خواهیم دید نمی توانست از این شخصیت جالب و مورد علاقه مردم چشم بپوشد.
واقعه ای كه كم سابقه و حتی شاید بی نظیر باشد و از محبوبیت هولمز خبر می دهدچنین است:كنان دویل پس از خلق چندین اثر كه شخصیت اصلی آن هولمز بود تصمیم گرفت به ماجرای او پایان دهد و آثار دیگری بدون این شخصیت بنویسد. از این رو در فرجام ماجرایی او را همراه رقیبی خطرناك به دیار عدم فرستاد.
سیل نامه های اعتراض آلود و پر از دشنام به سوی خانه نویسنده سرازیر شد و بالاخره كار به جایی رسید كه دویل ناگزیر شد با رستاخیز هولمز یك سلسله ماجرای دیگر با حضور این قهرمان و به روال گذشته بیافریندو در نخستین آنها اعلام كند كه كاراگاه معروف در حادثه ای كه باید به مرگش منجر می شد جان نباخته است،بلكه با استفاده از این ماجرا وانتشار خبر مرگش پنهان شده است تا مخفیانه به تعقیب بازماندگان خطرناك دار و دسته ای كه علیه او توطئه كرده است بپردازد و آنان را به دست عدالت بسپارد.
هاردویک به ترتیب در نقش دکتر واتسن ایفای نقش کرده اند (دیوید برک فقط در سری اول حضور دارد). تهیه کنندگی این مجموعهها را عمدتا جان هاوکسورث انجام داده است. این مجموعهها به صورت متناوب از تلویزیون پخش شده است و یکی از علل اصلی آشنایی توده مردم ایران با شخصیت شرلوک هولمز و دکتر واتسن بوده است. حتی افرادی که کتاب های او را نخوانده اند و نمیدانند نویسنده داستهانهای شرلوک هولمز چه کسی بوده است و چه بسا اصلا اطلاع نداشته باشند که شرلوک هولمز یک شخصیت داستانی است، به دلیل پخش این مجموعهها با وی و کارهایش آشنایی پیدا کرده اند. و گرایش عام مردم ایران به سمت رسانههای شفاهی تا خواندن کتاب نیز در این امر( شناخت وی از طریق سریال هایش) بی تاثیر نبوده است. البته این مجموعهها (به مانند سایر اقتباس های سینمایی و تلویزیونی) هیچ گاه نمونه اصیل رخدادهای داستانهای اصلی نبوده اند
· سريال ماجراهاي شرلوك هولمز پخش شده از شبكه ۳ بامديريت وگويندگي بهرام زند بجاي (جرمي برت) و ناصر نظامي بجاي (دیوید برک)
· سريال بازگشت شرلوك هولمز پخش شده از شبكه ۲ بامديريت و گويندگي جلال مقامي بجاي (جرمي برت) و ايرج رضايي بجاي (ادوارد هاردويك)
· سريال خاطرات شرلوك هولمز با پخش شده از شبكه ۳ با مديريت و گويندگي بهرام زند بجاي (جرمي برت) و پرويز ربيعي بجاي (ادوارد هاردويك )در نقش دكتر واتسن
دانش ومهارت های شرلوک هلمز
در داستان "اتود در قرمز لاکی" نویسنده مواردی را به عنوان پیش زمینه در اختیار خواننده می گذارد. مثلا این مسئله روشن میشود که او در سال ۱۸۸۱ م. به ظاهر به عنوان دانشجوی پزشکی مشغول تحصیل است اما "در هیچ یک از آنها به صورت منظم شرکت نکرده" همچنین اینکه او یک فرد علاقه مند در زمینه علم شیمی است و "دانش او اغلب استادانش را به حیرت می اندازد".
در داستان "ماجرای گلوریا اسکات" مطالب بیشتری در مورد مسئلهای که باعث کاراگاه شدن هولمز میگردد ارائه میشود: پدر دوست دانشکده اش خیلی خیلی از او به دلیل مهارت های استنتاجی او تمجید میکند. هولمز از روش های خاص خودش استفاده میکند. همچنین روش های او بر "منطق" و "قدرت مشاهده" و "استنتاج" متمرکزاند.
در داستان "اتود در قرمز لاکی" دکتر واتسن توانایی ها و اطلاعات هولمز را این چنین تشخیص میدهد:
· اطلاعات درباره ادبیات – صفر.
· اطلاعات درباره فلسفه – صفر.
· اطلاعات درباره نجوم – صفر.
· اطلاعات درباره سیاست – مختصر.
· اطلاعات درباره گیاهشناسی – متغیر. درباره تاجریزی سمی (گیاهی علفی و پرشاخه با برگ های پهن و دندانه دار و مورد استعمال در طب), تریاک و سمها به طور کلی بسیار بالا. از باغبانی عملی هیچ چیز نمیداند.
· اطلاعات درباره زمین شناسی – کاربردی ولی محدود. در یک چشم بر هم زدن خاکهای مختلف را از هم تشخیص میدهد. بعد از پیاده روی هایش, لکههای روی شلوارش را نشانم داده و از روی رنگ و غلظتشان به من گفته است که در کدام قسمت لندن روی شلوارش پاشیده اند.
· اطلاعات درباره شیمی – بسیار زیاد.
· اطلاعات درباره علم تشریح – دقیق ولی غیر روشمند.
· اطلاعات درباره نوشتههای مهیج – بسیار زیاد. به نظر میرسد از جزئیات کامل همهٔ جنایات این قرن مطلع باشد
· ویولن را خوب می نوارد.
· در چوب بازی, بوکس و شمشیر بازی مهارت دارد.
· اطلاعات کاربردی خوبی از قوانین بریتانیا دارد.
هر چند در اواخر داستان "اتود در قرمز لاکی" نشان داده میشود که هولمز زبان لاتین را میداند و به ترجمه در مورد مضامین رومی (لاتین) اصیل نیاز ندارد. به هر جهت این دانش در لیست بالا ذکر نشده است.
داستان های بعدی مشخص کردند که لیست بالا قابل اعتبار نیست. با وجود فرضیه بی اطلاعی هولمز از سیاست, در داستان "رسوایی در بوهمیا" او به سرعت هویت حقیقی "کنت فون کرام" ساختگی که در حقیقت نجیب زاده و پادشاه بوهیماست را تشخیص میدهد. با توجه به سخنان و گفتار او در داستان ها, که مملو از منابعی مانند عهد عتیق, کتاب های مربوط به شکسپیر و حتی گوته هستند میتوان نتیجه گرفت که هولمز در مورد ادبیات غیرمهیج نیز اطلاعاتی دارد و دانش او در زمینه ادبیات به ماجراهای جنایات محدود نمیشود.
منبع:انجمن طرفداران شرلوک هلمز بلاگفا